*راهبردهای مقابله  با نفوذ     از منظر مقام معظم رهبری

v    نفوذ آمریکایی­ها را اجازه نخواهیم داد

 ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکایی‌ها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آن‎ها را، نه حضور سیاسی آن‎ها را، نه نفوذ فرهنگی آن‎ها را؛ با همه‌ی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد(26/05/1394)

v    هوشیاری و فراموش نکردن دشمنی، گام اول

 هوشیار باشیم؛ من چند روز قبل از این، در صحبت گفتم که این‎ها در صدد نفوذند، در صدد رخنه کردنند؛ این رخنه از جاهای مختلفی ممکن است باشد؛ مواظب باشید... دشمنی را فراموش نکنیم؛ حرف من این است. وقتی‌که شما از یاد نبردید که یک جبهه‌ای روبه‌روی شما است، پشت سنگر نشسته‌اند، سلاح‎هایشان را آماده کرده‌اند، آن‌وقت به اقتضا [عمل می‎کنید]. (04/06/1394)

v    اتّخاذ مواضع صریح انقلابی

به نظر من کاری که علی‌العجاله باید کرد این است که در اتّخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم و بدانیم که «وَ للهِ‌ جُنودُ السَّمواتِ وَ الاَرضِ وَ کانَ اللهُ عَزیزًا حَکیمًا»(04/06/1394)

v    مأیوس کردن دشمن از طریق قوی شدن

دشمنی‌ها...تا کی ادامه پیدا می‎کند؟ تا وقتی شما قوی بشوید، تا وقتی ملّت ایران آن‌چنان قوی بشود که دشمن مأیوس بشود از تهاجم سیاسی یا امنیّتی یا نظامی یا اقتصادی یا تحریم و غیرذلک...سه عامل اساسی اقتدار ملّی این‎ها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری در همه بخصوص در جوان‎ها. (18/06/1394)

v    ناامید کردن دشمن از طریق بیداری ملت

 اگرچنان‎چه ما بیدار باشیم، امید آنها ناامید خواهد شد. آنها منتظر نشسته‌اند که یک روزی ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران خوابش ببرد؛ منتظر این هستند. وعده میدهند که ده سال بعد، ایران آن ایران نیست و دیگران هم که دیگر کاری نمیکنند! تصوّرشان این است(25/06/1394)

v    مستحکم کردن پایه‌های انقلاب و فکر انقلابی

نباید گذاشت این فکر و این امید شیطانی در دل دشمن پا بگیرد؛ باید آن‌چنان پایه‌های انقلاب و فکر انقلابی در اینجا مستحکم باشد که مُردن و زنده بودن این و آن و زید و عمرو، تأثیری در حرکت انقلابی این کشور نگذارد. (25/06/1394)

v    حفظ یکپارچگی‌ و دوری از حاشیه‎سازی

 یکی هم حفظ این یکپارچگی‌ای که خوشبختانه در مردم وجود دارد... جهت‌گیری واحد را بایستی ما قدر بدانیم و پاس بداریم و به آن بایستی اهمّیّت بدهیم. حاشیه‌سازی نباید بشود؛ بعضی از حاشیه‌سازی‌ها تشتّت‌آور است؛ یعنی همین وحدت جهت‌گیری را به هم می‎زند. (04/06/1394)

v    حرکت، به‌سمت اهداف و آرمان‎های اسلامی

آنچه در پایان عرایضم عرض میکنم این است که نیروهای مؤمن ما در سرتاسر کشور بدانند که حرکت، به‌سمت اهداف و آرمانهای اسلامی است؛ در این هیچ تردیدی نیست. و همه خودشان را آماده نگه بدارند، همه آماده باشند؛ نیروهای مؤمن، نیروهای اصیل و معتقد در سرتاسر کشور -که بحمدالله اکثریّت قاطع این کشور را هم تشکیل میدهند- آماده‌به‌کار باشند

v    اسیر نشدن در کلیشه‎های تحمیلی  نظام سلطه

عمده این است که اسیر کلیشه‌های تحمیلی نظام سلطه نباید بشود. یک تفکّراتی، یک مفاهیمی از سوی تبلیغات پُرحجم نظام سلطه، به‌طور شبانه‌روزی در سرتاسر عالم دارد پراکنده می‎شود؛ یکی از مهم‌ترین مسائل این است که ما باید اسیر نشویم(12/06/1394)

v    دوری از تصمیم‌گیری در نقشه دشمن

این را مطلقاً همه‌ی مسئولین مختلف -فقط مخصوص وزارت خارجه و آقای دکتر ظریف نیست؛ دستگاه‌های مختلف، دستگاه‌های اقتصادی، دستگاه‌های فرهنگی- توجّه داشته باشند که ما در داخلِ نقشه‌ی طرّاحی شده‌ی دشمن قرار نگیریم و بازی نکنیم؛ که فلان تصمیمی که ما می‎گیریم، چه در زمینه‌ی سیاست، چه در زمینه‌ی اقتصاد، چه در زمینه‌ی تجارت، چه در زمینه‌ی فرهنگ، کمک بکند به آن بسته‌ی تعیین‌شده‌ی دشمن که برای خودشان هست. (04/06/1394)

*راهبردهای پیشنهادی

1-    حفظ نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی و ارتقاء آن در حوزه های دیگر

2-    حفظ و ارتقاء قدرت بازدارندگی ( موشکی ، حزب الله ، حماس و ... )

3-    اهتمام به اقتصاد مقاومتی برای عبور از تحریم ها

4-    تعمیم گفتمان اقتدار( اقتصاد مقاومتی، حفظ و تقویت روحیه انقلابگری، علم پیشرفته و روز افزون )

5-    نشان دادن چهره واقعی امریکا و اهداف او در ایران و در دنیا به نحو باور پذیر و روشن برای مردم و تعمیم گفتمان استکبار ستیزی

6-جلوگیری از نفوذ غرب گرایان در حاکمیت

       ( خصوصا مجلس شورای اسلامی ، ترسیم خصوصیات مجلس تراز انقلاب و احراز صلاحیت ها )

7-    عدم تعمیم فرمول مذاکرات هسته ای به سایر حوزه ها از جمله مباحث منطقه ای

8-    ممانعت از دو قطبی سازی به خصوص در سطح مسئولین و عامه مردم

9-    ممانعت از گسترش گفتمان سازش و شرطی سازی معیشت مردم در تعامل با امریکا

10- اشراف اطلاعاتی بر شبکه های نفوذ رسانه ای، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی دشمن و منفعل یا منهدم کردن آنها

11- حفظ فضای ثبات و آرامش در کشور

* راهکارهای مقابله با نفوذ

 رمزگشایی سناریوهای آمریکا برای نفوذ - تبیین و روشنگری ابعاد و پیامدهای نفوذ در سطح داخلی و خارجی

 توجیه گسترده نخبگان و عناصر اثرگذار نسبت به سناریو دشمن در داخل کشور و منطقه

برنامه‎ریزی منسجم با استفاده از رسانه‎های همراه، صدا و سیما، تریبون‎های همراه جهت تعمیم گفتمان‎های اقتصاد مقاومتی، استکبار ستیزی

برنامه ریزی جهت ارتقاء روحیه انقلابی با تمرکز بر نسل جوان

 اشراف اطلاعاتی بر شبکه‎های رسانه‎ای، فرهنگی، اجتماعی جریان استحاله و منفعل کردن آن‎ها با یک کار اطلاعاتی و هماهنگ بین سپاه، قوه قضائیه، صدا و سیما، رسانه‎های همسو و پشتیبانی مجلس

 اشراف بر عناصر اصلی شبکه نفوذ در تیم تصمیم‎ساز و تصمیم‎گیر و جمع‎آوری تیم تصمیم‎ساز و منفعل کردن تیم تصمیم‎گیر با همکاری متقابل سپاه ، قوه قضائیه، صدا و سیما و پشتیبانی کامل مجلس

تشکیل مرکز روندپژوهی در بعضی از نهادها با حضور افراد صاحب‎نظر وقت گذار که با اشراف بر روندها و کشف روش‎ها و برنامه‎های دشمن، همه‎ی راه‎های عملیاتی قابل اجرا برای نظام را مشخص و پیشنهادات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را ارائه نمایند.

حفظ محبوبیت و نفوذ معنوی رهبری در بین جامعه و پیوند امام و امت

 استفاده‎ی حداکثری از مناسبات (13 آبان، 16 آذر، محرم وصفر، 9 دی ، 22 بهمن) و حوادث مهم (کشتار زائرین بیت الله الحرام، کشتار مردم یمن، آوارگان سوریه و...) در افشای چهره‎ی استکبار و آمریکا

*مباحث گفتمانی و مدیریت افکار عمومی 

1-    نشان دادن چهره واقعی امریکا و اهداف او در ایران و منطقه ( با استناد به صحبتهای خودشان و مستندات موجود ) ^*22

2-    نشان دادن چهره واقعی عملکرد امریکا،عربستان، اسرائیل در منطقه که منجر به نسل کشی، حمایت از تروریست، حمایت از کشتار یمن، حمایت از کشتار مردم غزه، آواره های ناشی از عملکرد امریکا و متحدینش در منطقه (سوریه – عراق – یمن) است.

3-    جا انداختن این موضوع که :   امریکا وضع مالی اش خوب نیست و اقتدار سیاسی ندارد و قادر نیست مسائلش را حل کند او می خواهد مسائل منطقه را به کمک جمهوری اسلامی حل کند یعنی از طریق مذاکره و تعامل نیات خود را به ما تحمیل و  ، اهرمهای قدرت جمهوری اسلامی را مخدوش کند.

4-    این موضوع به افکار عمومی منتقل شود که :   حفظ امنیت جمهوری اسلامی منوط به اقتدار است و اقتدار ایران در اعمال سیاستهای بازدارندگی نسبت به آمریکا و رژیم اشغالگر قدس است.

5-    برداشته شدن تحریم ها باید جزء مطالبات اصلی مردم باشد و دائما  عملکرد و اظهارات غربی ها و امریکا را باتعهداتشان مقایسه کنیم( مطالبه مردم )

6-    جا انداختن این موضوع که :  اگر هسته ای دست آوردی داشته ، ناشی از اقتدار و مقاومت جمهوری اسلامی      بوده است.

7-    این موضوع جا انداخته شود که :  امریکا با تعمیم فرمول مذاکره از هسته ای به سایر میدان ها ، به دنبال  این است که اراده خود را به جمهوری اسلامی تحمیل کند. در صورتی که امریکا در منطقه درنقطه ضعف و ما درنقطه قدرت هستیم. ^*26

8-    تبیین و توضیح تحولات به صورت اقناعی و منطقی برای نخبگان و خواص

*26- جان کری در پاسخ به هاس :

آیا گزینه موجود این است که آن ها را رها کنیم تا همین الآن شروع به ساخت بمب هسته ای کنند ؟ یا این که مدت زمان « 15 » سال زمان داشته باشیم و دراین مدت چه تغییراتی و انتقالی درایران صورت می گیرد.

باور من این است که در پانزده سال  ف در یک کشور اتفاقاتی می افتد.

می دانید که سرزمین پارس تاریخی طولانی دارد و واقعیت این است که 25% این جوانان بیکار هستند (!)

*27- آل فرانکن ( سناتور ایالت مینسوتا ) :

مابرتعهدات خود به اسرائیل و رفع تهدید ایران به این رژیم پایبند خواهیم ماند و در مجموع این توافق را یک مرحله اساسی برای تأمین منافع امنیتی مان می دانیم.

بعد از «15 » سال محدودیت بر ایران ، امیدوارم ایران در سال 2031 توسط تندروها اداره نشود.

ج)واقعیت‎های جامعه ایران بر اساس نظر سنجی‎ها

ü     اکثریت بالای مردم ایران معتقدند قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران منافع همه ملت را تأمین می‎کند و رهبری انقلاب را فصل‎الخطاب می‎دانند و اطاعت از ایشان را در هر شرایطی لازم می‎دانند و ملاک مقبولیت افراد و شخصیت‎ها را اطاعت از رهبری می‎دانند.

ü     اکثریت بالای مردم ایران حفظ استقلال کشور (تسط پیدا نکردن بیگانگان)  را به هر قیمتی طالب‎اند.

ü     اکثریت مطلق مردم ایران معتقدند حکومت باید بر اساس احکام اسلام باشد.

ü     اکثریت مردم ایران حمایت جمهوری اسلامی از مردم لبنان، فلسطین و سایر مردم مظلوم جهان را لازم می‎دانند.

ü     اکثریت بالای مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند و و دشمن اصلی خود می‎دانند و رژیم صهیونیستی را یک رژیم غیر مشروع می‎دانند.

ü     اکثریت بالای مردم ایران موافق توافقات هسته ای هستند و از تیم هسته ای دفاع می نمایند و مایلند توافقات برای بهبود وضع اقتصادی به انتها برسد.

ü     اکثریت بالای مردم ایران حفظ حقوق دست آوردهای هسته ای را لازم و ضروری می دانند. 

د) عمق‎یابی نفوذ پس از دولت یازدهم

ü     حضور افراد مرتبط با سرویس‎های بیگانه در مراکز تصمیم سازی مهم

ü     استفاده از ضعف‎های اخلاقی و مالی بعضی مسئولین جهت همراه‌سازی

ü     انتقال این باور به بعضی مسئولین کلیدی جمهوری اسلامی که راهی جز تعامل و همکاری با آمریکا در مسائل مختلف نیست و شعارها و برنامه‎های انقلابی باعث عقب‎ماندگی کشور شده است.

ü     استفاده گسترده از فضای مجازی ، تلفن همراه هوشمند و یا ماهواره و اثرگذاری گسترده روی افکار جوانان که خود موجب گسترش بی‌رویه ابتذال و تغییر سبک زندگی در بخش قابل توجهی از جامعه شده است

ü     انفعال مراکزی که می‌توانند ابزار اصلی جمهوری اسلامی در اثرگذاری روی افکار و اذهان جوانان و مردم باشد مانند:

- دانشگاه‎ها و وزارت علوم  - آموزش و پرورش  - صدا و سیما   و ...

ü     تولید روزافزون محصولات فرهنگی مغایر سبک زندگی  و ارزش‎های اسلامی به‎خصوص با سیاست تساهل و تسامح دولت یازدهم

ü     حضور و نفوذ گسترده شبکه‎ای و بعضاً سازمان‌یافته سرویس‌های اطلاعات و جریان‌های فرهنگی نظام سلطه بر شبکه رسانه‎ای، موسیقی، مد و فشن، هنر، کتاب و ادبیات

*بنظر می­رسد نفوذ مورد نظر مقام معظم رهبری در ایران و منطقه توسط آمریکا از خبر طریق در حال کلید خوردن است.

1-    اثرگذاری روی محاسبات دولتمردان و نخبگان جمهوری اسلامی (اشتباه محاسباتی) جهت دست برداشتن از آرمانها و تن دادن به تعامل و سازش با غرب

2-    اثرگذاری روی افکار عمومی مردم و پایین آوردن روحیه انقلابی مردم و جاانداختن این گزاره که امنیت- معیشت- آرامش و پیشرفت در گرو رابطه و تعامل با آمریکایا دست برداشتن از آرمانهای انقلاب است.

3-    فعال سازی جریان متمایل به غرب در میدانهای سیاسی- اجتماعی- فرهنگی- اقتصادی و حضور آنها در مناسب کلیدی (از جمله مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری)

4-    تغافل از فرمول اقتصاد مقاومتی و سپردن بازار ایران به دست شرکتهای اروپایی و آمریکایی (وابستگی بیشتر ایران به غرب و مخدوش شدن امنیت ملی)

5-    حضور سازمانها و نهادهای فرهنگی، اجتماعی و حقوق بشری غرب در ایران با هدف تغییر ساختارها و رویه­ها و هنجارهای فرهنگی اجتماعی بسمت لیبرال دموکراسی غرب

6-    نفوذ امنیتی با اشراف اطلاعاتی به ساختارهای امنیتی و دفاعی کشور یا منفعل کردن این ساختارها

7-    تضعیف محور مقاومت از طریق فعال نگهداشتن جنگ نیابتی- ایجاد بی­ثباتی در کشورهای محور مقاومت (با دادن نقش ویژه به گروههای تکفیری) و یا تجزیه این کشورها

8-    تبدیل ایران از یک بازیگر فعال و اثرگذار در منطقه و مقابل آمریکا به یک بازیگر منفعل و همراه آمریکا و در راستای نظم مورد نظر آمریکا  

1.      واقعیت های موجود ایران و منطقه

1- ایران و امریکا در منطقه هیچ نقطه مشترکی ندارند زیرا : 

ü     امریکا دنبال تجزیه عراق و ما دنبال یکپارچگی عراق هستیم. امریکا می خواهد یک حکومت سکولار در عراق حاکم باشد و ما می خواهیم حکومتی ایدئولوژیک و مدافع اکثریت شیعه 

ü     امریکا دنبال حذف حکومت بشار اسد جهت قطع پل ارتباطی بین ایران و حزب الله و برداشتن تهدید از بالای سر رژیم اشغالگر قدس است در صورتیکه سیاست بازدارندگی جمهوری اسلامی مهار اسرائیل در مرزهای خود به کمک حزب الله و حماس می باشد 

ü     ایران دنبال نابود کردن داعش و جریان تکفیری است  و امریکا از داعش و جریان تکفیری برای مهار رژیم بشار اسد و تجزیه عراق بهره برداری می کند. تضعیف داعش در عراق و سوریه یعنی تقویت حکومت بشار و حاکمیت دولت قانونی عراق در صورتیکه امریکا با هر دوی آن مخالف است. 

ü     از دید امریکائیها حزب الله و حماس تروریست و اسرائیل یک حکومت قانونی است. از دید ما اسرائیل یک حکومت غیر مشروع و حامی تروریست و حزب الله و حماس جنبش­های مردمی هستند که با حکومت غاصب اسرائیل می جنگند. 

ü     امریکا دنبال تغیر رفتار جمهوری اسلامی و مهار ایران در مرزهای جغرافیایی خود است و ایران دنبال صدور انقلاب و ایجاد محور مقاومت در مقابل زیاده خواهیهای امریکاست.

*17- پایگاه خبری المانتیو تور – 20/4/94 :

برخی دولتمردان ایران ( نهاوندیان و زنگنه ) بر این ایده پافشاری می کنند که تهران پس از توافق هسته ای ، به جای تقابل با غرب در منطقه ، بایستی به عادی سازی و بهبود روابط خود با آمریکا اهتمام ورزد.

دیدگاه مزبور بر این پیش فرض القائی استوار است که :

روابط فزاینده با غرب -  به ویژه آمریکا -  به قدرت ایران در منطقه می افزاید (!)

*18- ایران درحال گذار است و سیاست های ایران در منطقه مهم و مؤثر است.

ماباید بدانیم که سیاست ما درقبال ایران چه نقشی در این برهه بازی می کند.

2-حمایت ایران از متحدین منطقه ای مانعی برای حضور امریکا و رژیم اشغالگر قدس در جوار مرز ماست.

3-وقتی گروههای تروریستی در عراق و افغانستان و سوریه زمین گیر شوند سراغ مرزهای ما نخواهند آمد. ^*19

4- عاملی که ایران را تبدیل به یک قدرت منطقه ای کرده است حمایت جمهوری اسلامی از تشکیل یک محور مقاومت در مقابل سیاستهای امریکا در منطقه است.امریکا می خواهد این محور مقاومت نباشد. ^*20

5- امریکا در منطقه با حمایت از دولتهای استبدادی و گروههای تروریستی دنبال فرو پاشی محور مقاومت، تجزیه کشورهای اسلامی، برداشتن عامل تهدید از بالای سر اسرائیل و انتقال ناامنی ها و تهدیدات به مرزها و داخل خاک جمهوری اسلامی است.استراتژی تعامل با امریکا و عادی سازی رابطه با امریکا یا تعمیم فرمول مذاکره با امریکا در بحث هسته ای به تنازعات منطقه در جایی که امریکا دست از سیاستهای استکباری و حمایت از رژیم اشغالگر قدس و دول مرتجع منطقه برنداشته هیچ پیامدی جز تبدیل ایران از یک بازیگر فعال به یک بازیگر منفعل و آوردن تهدیدات به مرزهای جغرافیایی ایران و محصور کردن ایران در مرزهای جغرافیایی در پی نخواهد داشت.

6- آنچه باعث تن دادن امریکائیها و 1+5 به مذاکره و امتیاز به ایران شد عوامل زیر بود :

· نقاط قوت جمهوری اسلامی ( ادامه غنی سازی در رسیدن به قدرت هسته ای علیرغم قطعنامه­ های شورای امنیت و تحریمها و تهدیدات نظامی ) ، مقاومت جمهوری اسلامی در مقابل خط تهدید و تحریم بود.

· قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران که سیاستهای امریکا در منطقه را به چالش کشید ، امنیت رژیم اشغالگر قدس را مخدوش نمود و با سیاست بازدارندگی خود مانع هر نوع تهدید نظامی امریکا و رژیم اشغالگر قدس علیه ایران شد.

7- وجود یک جریان متمایل به غرب در ایران که در صورت غفلت می­تواند زمینه اجتماعی داشته باشد و در دولت و بعضی عناصر سطح بالای کشور جای پا دارد و معتقد است راه پیشرفت کشور در گرو عادی سازی و رابطه با امریکا و سیاست تنش زدایی با غرب (بخوانید قبول نظم آمریکایی) است. ^*21

--------------------------------------------------------------

*19- خبرگزاری روسی اسپوتینک :

قطعأ اگر ایران این مزدوران را در خاک سوریه و عراق و افغانستان ، زمین گیر نکند ، مجبور خواهد بود در خاک خود با آن ها بجنگد.پس حمایت ایران از مردم سوریه و عراق و لبنان و افغانستان ، نه فقط به دلیل بندهای قیدشده در قانون اساسی ، بلکه بالاتر از آن ، به دلیل تأمین امنیت ملی و سرزمینی این کشور است.

*20- کارشناس مسائل ایران در اندیشکده رند :

سقوط رژیم اسد نه تنها بر توانائی تهران در اعمال نفوذ بر دنیای عرب تأثیر می گذارد ، بلکه موجب کاهش توانائی آن برای برای حفظ نظامی حزب الله می شود.ازبین رفتن  مسیر سوریه به لبنان می تواند مانع از تجهیز دوباره حزب الله توسط ایران در جنگ های آتی با اسرائیل شود.

*21- پایگاه خبری المانتیو تور – 20/4/94 :

برخی دولتمردان ایران ( نهاوندیان و زنگنه ) بر این ایده پافشاری می کنند که تهران پس از توافق هسته ای ، به جای تقابل با غرب در منطقه ، بایستی به عادی سازی و بهبود روابط خود با آمریکا اهتمام ورزد.

دیدگاه مزبور بر این پیش فرض القائی استوار است که :روابط فزاینده با غرب -  به ویژه آمریکا -  به قدرت ایران در منطقه می افزاید (!)

9-       بازخوانی راهبرد جدید آمریکا (و جریان غربگرای همسو) در ایران

1/9- رویکرد" فشار- تحریم- تهدید معتبر نظامی" و سناریو انقلاب مخملی پس از فتنه 88 در ایران با شکست مواجه شد و باعث تضعیف نیروهای غربگرا، فزاینده شدن خشم و نفرت عمومی نسبت به آمریکا و فتنه گران غرب باور شد.

2/9- با نگاهی به طرحهای آمریکا بعد از فتنه 88 شاید نزدیکترین طرح به راهبرد جاری آمریکاییها طرح توسعه سابان « کدام مسیر به سمت ایران» باشد. به نظر می رسد آمریکا پس از سال 88 طرح بلند مدتی (10-15) ساله برای ایران در نظر گرفته است که کلیات آن " مهار- تغییر رفتار- تغییر ساختار" نظام جمهوری اسلامی باشد- "این طرح بر نفوذ و بازگشت آمریکا به ایران" متکی است و 5 مرحله دارد.

1-2-9- تغییر نگرش مردم ایران و به قدرت رساندن غربگراها (با اهرم تحریم و مذاکره)

2-2-9- رسمی نمودن مذاکرات با ایران (تبدیل مسیر 2 دیپلماسی به خط رسمی)

3-2-9- بر حذر داشتن ایران از طریق اقناع (اشتباه محاسباتی)

4-2-9- تعامل با ایران از طریق وسوسه کردن ایران

5-2-9- تعیین نقش و سهم ایران در نظم منطقه

3/9- مرحله 1 و 2 طرح فوق را غربیها با دنبال کردن سیاست تحریم، تضعیف اقتصاد ملی، شرطی کردن افکار عمومی نسبت به تحریم- شعار متفاوت غرب گرایان در انتخابات (که منجر به برگشت غرب گرایان به قدرت شد) طی کردند- با روی کار آمدن غربگرایان عملاً آنها مذاکرات مستقیم با آمریکا را تبدیل به دیپلماسی رسمی نمودند.

4/9- مرحله سوم (برحذر داشتن از طریق اقناع) این مرحله با تعبیه مکانیزم خاص در برجام و قطعنامه 2231 این امکان را برای غربیها فراهم می نماید که ایران را برای در امان ماندن از مجازات ها (برگشت پذیری تحریم ها) و بهره مندی از مشوق ها (تعلیق تحریمها) در مسیر ریل گذاری شده توسط آمریکا قرار دهند و این به معنی حرکت از سیاست مهار به سیاست تغییر رفتار می باشد.

 پیامدهای کلیدی قطعنامه 2231 (که علیرغم تخفظ جمهوری اسلامی نسبت به آن به دلیل استفاده غرب از مکانیسم ماشه در صورت شرطی شدن جامعه نسبت به تحریم و فضاسازی غربگراها مجبور به اجرا هستیم) عبارت است از:

1-4-9- محدودیتهای برنامه موشکی برای مقابله با برتری ایران در منطقه

2-4-9- تحریم تسلیحاتی برای منتفی ساختن حمایت ایران از حزب الله و جهاد اسلامی فلسطین

3-4-9- بازرسی و کنترل های بی سابقه و محدودیت های زمانی آشکار و پنهان برای عقب نگه داشتن و منسوخ نمودن برنامه هسته ای ایران

4-4-9- مکانیزم ماشه برای برگشت پذیری تحریم ها برای کنترل رفتار منطقه ای ایران *22

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

22. در گزارش مرکز خاورمیانه ای  سابان که در 160صفحه قبل از انتخابات سال 88 تحت عنوان کدام مسیر بسوی ایران منتشر  شد مسیر ریل گذاری   شده برای تحذیر و اقناع ایران به صورت زیر تعیین شده است:

- آمریکا تحت هیچ شرایطی نباید بپذیرد که ایران کشور برتر منطقه است

- برنامه هسته ای ایران منتفی شود

- حمایت از حزب الله و حماس منتفی شود

-   تغییر وضع موجود منطقه از سوی ایران کنار گذاشته شود

5/9- مرحله چهارم که وسوسه کردن ایران به تعامل با آمریکا  است نیز شروع تغییر رفتار ایران در چارچوب سیاستهای آمریکا را به دنبال دارد- آمریکائیها دنبال آن هستند که تغییرات زیر از طریق جریان های غرب گرا در ایران اتفاق بیفتد.*23

1-5-9- تغییر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (نسبت به منطقه و آمریکا و غرب از طریق تعمیم فرمول مذاکرات مستقیم با آمریکا به سایر مسائل منطقه- حذف حرکت انقلابی)

2-5-9- تغییر در معادلات و آرایش سیاسی در ایران (که بخشی از آن در انتخابات92 انجام شد –بخش دوم با تغییر وسیع مدیران پس از انتخابات 92 تحقق پیدا کرد- بخش های بعدی باید در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان تحقق پیدا کند)

3-5-9- تغییر در وضعیت فرهنگی اجتماعی در ایران (که با فعالیت تلفن های هوشمند – افزایش پهنای باند اینترنت و تلفن همراه - سیاستهای تسامح و تساهل دولت و وزرات ارشاد و وزارت مخابرات و فعال شدن جریانهای فرهنگی وابسته به غرب در حال تحقق است)

4-5-9- تغییر در مناسبات اقتصاد ایران و آمریکا (با فعال شدن شرکتهای تجاری آمریکا در ایران)

6/9- مرحله پنجم:تعیین نقش  و سهم برای ایران از سوی آمریکا

- آمریکاییها قبلاً حاضر نبودند ایران در مذاکرات صلح سوریه شرکت کند الان اصرار دارند که با وزیر خارجه ایران در موضوع سوریه و یمن و عراق مذاکره کنند

- از سوی دیگر بعضی دولتمردان معتقدند  ما در قضیه مقابله با تروریست- امنیت منطقه – مقابله با افراطی گری با آمریکاییها همسو هستیم و می توانیم در یک بازی برد برد در رابطه با این مسائل با امریکا مذاکره و توافق کنیم

    7/9- به اعتقاد آمریکایی ها، پس از انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری،  نوعی فشار اجتماعی و جابه جایی ادراکی برای تغییر در رفتار جمهوری اسلامی به وجود آمده که دولت جدید به عنوان نماد تغییر این خواست عمومی و در همگرایی با غرب، راه حل مسئله اقتصاد را پیشبرد مسائل بین الملل و مذاکره با آمریکا می داند. به باور آنان این فرآیند باید در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری تکمیل شده و تداوم یابد، به نحوی که مجلسی غیر انقلابی روی کار آمده تا ضمن حفظ ساختار حقوقی، عناصر همگرای با غرب در آن بیشتر شود. *24

--------------------------------------------------------------------------------

23. در گزارش مرکز خاورمیانه ای   سابان با صراحت هدف از این مرحله این گونه بیان می گردد «تغییر رفتار ایران از طریق تعامل و تشویق» -در ادامه گزارش مرکز سابان پیرامون تعامل تأکید می شود «این رویکرد موفقیت گسترده ای در دراز مدت دارد و تغییر حکومت را بدنبال دارد»- اوباما با صراحت پس از برجام گفت: «امید من این است که بر اساس این توافق همکاریهای بیشتری با ایران داشته باشیم، برای اینکه آنها رفتارشان را تصحیح کنند»

24. جان کری: در صورت عدم پذیرش این توافق در آمریکا یا در هر شرایطی که آمریکا این توافق را برهم بزند، تبعات آن در ایران غیرقابل پیش بینی است در صورت لغو از سوی آمریکا  -حسن روحانی و جواد ظریف-  به دردسر خواهند افتاد اگر به توافق هسته ای پشت کنیم یک پیام بزرگ برای افراطی ها خواهیم فرستاد و معلوم نیست در انتخابات بعدی چه اتفاقی خواهد افتاد

اشتیاق زایدالوصف  بریدگان  از مکتب امام(ره) و اصول و ارزشهای انقلاب برای تعامل هر چه سریعتر با آمریکا نشاندهنده عمق نفوذ آمریکا دردستگاههای تصمیم ساز و تصمیم گیری کشور است. *25

8/9- غرب به دنبال آن است تا با تشنه نگه داشتن جامعه برای رسیدن به گشایش اقتصادی در معیشت مردم، اینگونه القا کند که برای رسیدن به وضع مطلوب تر به لحاظ اقتصادی، بایستی جریان همسو با دولت فعلی و متمایل به غرب همچنان در مصدر امور باشد و در انتخابات مجلس بعدی نیز اکثریت را به دست آورد.

آنان به دنبال آنند که با نغییر نگاه مردم نسبت به نیروهای انقلابی و ارزشی تضعیف جریان اصیل انقلاب را دستور کار خود قرار دهند و درصدد تقویت جبهه خواهان تغییر و همراه غرب هستند.

9/9- بر این اساس برآورد می گردد که به دلیل اهمیت ویژه ترکیب مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری شاهد عملیات سنگین جبهه استکبار در ماه های پیش رو و تا مقطع انتخابات در حوزه های ماهواره، اینترنت، فضای مجازی، حرکت های مدنی و ... باشیم.

10/9- انسجام جبهه مخالفین نظام و تلاش برای تصرف بخشی از حاکمیت، جهت هموار کردن آرزوهای استکبار و مخالفین انقلاب اسلامی با تغییر محاسبات مسئولین و حمایت های دروغین از دولت جدید و همراه کردن افکار عمومی و ساماندهی مجدد سازمان رای (با بیشترین استفاده از شبکه­های اجتماعی) و تلاش برای پیروزی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری و انتخابات مجلس شورای اسلامی، و نیز برنامه ریزی به منظور محدود سازی و منزوی نمودن ولایت فقیه و تفرق عناصر متعهد به نظام در دستور کار جدی جزء اهداف مرحله­ای و مشترک جبهه معارض انقلاب اسلامی است.

1.       تحلیل وضع موجود( تقابل راهبردهای ایران و آمریکا در منطقه ) 

1-     آمریکائیها ایران را یکی از بازیگران اصلی در معادلات منطقه ( سوریه ، عراق ، لبنان ، افغانستان ، یمن و ...) می دانند.^*8 

2-     تحلیل امریکائی ها این است که حزب الله مشابه یک ناو هواپیما بر ایران بالای سر اسرائیلمی باشد و هر نوع تحرک نظامی رژیم اشغالگر قدس و امریکا بر علیه ایران منجر به بمباران شدید اسرائیل توسط حزب الله و حماس می گردد. ^*9 

3-     تحلیل امریکائیها این است که حلقه اتصال زمینی ایران با حزب الله و حماس،  رژیم بشار اسد است و تا این رژیم پابرجاست نه تنها امنیت رژیم اشغالگر مخدوش می گردد بلکه اهرم بازدارنده ای است برای هر نوع تهدید نظامی بر علیه ایران. ^*10 

4-     از دید غربیها ایران از همه طرف توسط دشمنانی که برای نابودی جمهوری اسلامی لحظه شماری می کنند محاصره شده است و شرایط ژئوپلتیک جمهوری اسلامی ایران را ناچار می نماید که توسط متحدین خود این تهدید را به مرزهای اسرائیل ، عربستان و امارات ببرد. 

*8- واشنگتن پست : اوباما در سخنان اخیر خود ، ایران را به عنوان یکی از بازیگران مهم عرصه برای گفت و گو درباره حل بحران سوریه اعلام کرده بود.

*9- رابرت فورد ( سفیر پیشین امریکا در سوریه ) : حزب الله مانند « یک ناو هواپیمابر ایران » در شرق مدیترانه است. حزب الله لبنان ده ها هزار موشک در جنوب لبنان مستقر کرده که به سمت اسرائیل نشانه گرفته شده اند.

با اطمینان باید گفت : هیچ دولتی در لبنان نمی تواند بدون رضایت ایران شکل بگیرد.

*10- کارشناس مسائل ایران در اندیشکده « رند » :

نقش ارتباطی سوریه میان ایران و حزب الله ، ایجاد موازنه قدرت در منطقه و جلوگیری از پیشبرد منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه ، مهمترین عواملی است که ایران را به حمایت از این کشور وا می دارد.

از نگاه تهران ، سوریه مزایای استراتژیک برای ایران دارد :

دروازه استراتژیک به سوی جهان عرب ، سدی در برابر قدرت آمریکا و اسرائیل و ازهمه مهمتر ، یک پل ارتباطی مهم برای دسترسی به حزب الله لبنان است.

5-     اگر لحظه ای کشورهای عرب همجوار ایران در حوزه خلیج فارس احساس کنند ایران ضعیف شده بی درنگ با استفاده از تسلیحات پیشرفته که غرب در اختیار آنها قرار داده به ایران حمله خواهند کرد (مثل یمن ) لیکن آنها         می دانندکه ایران می تواند کاخ های شیشه ای آنها را با خاک یکسان کند. ^*11 

6-     اگر واهمه اسرائیل از موشک های هم پیمانان ایران ( که در نزدیک مرزهای آن مستقراست )  نبود تا کنون نتانیاهو چندین بار دستور حمله به تاسیسات هسته ای و زیر بنایی ایران را صادر کرده بود. ^*12 

7-     امریکائیها برای ادامه حضور و نفوذ خود در منطقه و جهان عرب و برقراری امنیت رژیم اشغالگر قدس چاره ای جز سرنگونی بشار اسد ندارد. ^*13 

اما تجربه امریکا در افغانستان ، عراق و به ویژه لیبی نشان داده است که ممکن است امریکائیها در بعد نظامی پیروز شوند لیکن در بعد سیاسی و ملت سازی توفیقی ندارند. ( نمی توانند پیروزی نظامی را به پیروزی سیاسی تبدیل کنند) بالعکس جمهوری اسلامی ثابت کرده که توان تخصصی­اش در بعد سیاسی و ملت سازی است لذا امریکائیها در بعد سیاسی در سوریه، عراق و افغانستان و حتی یمن نیازمند ایران هستند. ^{* 14}

*11-  تحلیل گر خبرگزاری روسی اسپوتینگ .

*12- فردریک هاف ( مشاور اسبق وزارت خارجه امریکا و کارشناس فعلی اندیشکده شورای آتلانتیک ) :

نابود کردن امیال منطقه ای ایران ، منجمله توانائی در تهدید اسرائیل که جزو سیاست های کلی ایران است ، به شدت بر دوش «

حزب الله لبنان » قرار دارد و بنابر این باید جلوی این گروه گرفته شود. 

*13 – واشنگتن پست :

تلاش جدی برای پایان دادن به جنگ سوریه ، نیازمند انتخاب یکی از دو چالش زیر توسط اوباما است :

انداختن پل زمینی ایران از سوریه به سوی حزب الله با حمایت بیشتر از نیروهای ضد اسد 

قبول ضمنی پذیرش حل و فصل این ماجرا با تداوم نبرد نیابتی ایران در مرزهای اسرائیل

*14- جفری فیلتمن ( 24/4/94 ) : (خبر محرمانه ملاقات با سمیر جعجع)

پس از توافق ارزشمند و بسیار مهم ، روابط ایران و آمریکا با قدرت و سرعت بسیار زیادی رو به جلو در حرکت است. آمریکا با این

نگاه با ج.ا.ا درحال تعامل است که از این قدرت منطقه ای در امور بسیار مهمی همچون حل و فصل پرونده ها و موضوعات مهم و

بحران های سوریه ، لبنان ، عراق و یمن استفاده کند.  

8-     امریکائیها به این نتیجه رسیده اند که برخی دولتمردان ایران معتقدند که تهران پس از توافقات هسته ای به جای تقابل با غرب در منطقه به دنبال عادی سازی و بهبود روابط خود با امریکا می باشند. این دیدگاه معتقد است روابط فزاینده با غرب به ویژه امریکا، قدرت ایران در منطقه را افزایش می­دهد.  

لذا امریکائیها با استفاده از فرصت برجام دنبال تعمیم سیاست مذاکرات هسته ای با ایران به سایر مسائل منطقه می­باشند ( سیاستی که در بعضی جریانات داخلی و دولتمردان طرفدارانی دارد) ^*15

با استفاده از قرائن و شواهد فوق می­توان نتیجه گرفت که: امریکائیها خط تبدیل جمهوری اسلامی از یک بازیگر منطقه ای مقابل امریکا به یک بازیگر همراه را دنبال می نمایند. ^(C*    ) 

*15- پایگاه خبری المانتیو تور – 20/4/94 :

دیدگاه مزبور از حمایت حامیان جهانی سازی و فن سالارانی چون « محمد نهاوندیان ( رئیس دفتر حسن روحانی ) و بیژن زنگنه (

وزیر نفت ) » برخوردار است.

    (C*) نیکلاس برنز معاون سابق وزارت خارجه امریکا :

توافق هسته ای، توافقی کوچک درمقایسه با همه مسائل مطرح با ایران است. توافق هسته ای باید بخشی از سیاست کلی تر و هوشمندانه، به منظور مهارکردن ایران باشد. اگر اینطور باشد، این توافق می تواند در مسیر تامین اهداف مطرح در زمینه منافع ملی آمریکا باشد. ما با ایران از 35 سال پیش مسئله داشته ایم. ایران در سال 1979 ، درباره دیپلمات های ما به گروگان گیری مبادرت کرد. اما اوباما درمجموع به این نتیجه رسید که فقط درباره مسئله هسته ای مذاکره کند که به نظرمن، تصمیمی درست بود. لازم بود چارچوبی برای مذاکرات بوجود بیاید و این چارچوب ابتدا برای پرداختن به یک مسئله خاص باشد و نمی تواند همه مسائل را با هم در بر بگیرد. 

توماس فریدمن نویسنده معروف روزنامه نیویورک تایمز:

به نظر من با توافقی که اوباما با ایران بر سر مسئله هسته ای انجام می دهد امکان این تغییر در داخل ایران فراهم می شود. البته من نمی خواهم در این خصوص پیشگویی انجام دهم اما دست کم این امکان وجود دارد که با این توافق مشارکت ایران در مسائل جهانی بیشتر شود و در نتیجه آن تغییراتی در داخل ایران رخ دهد.

مرکز امنیت آمریکای جدید:

این مرکز نیز در گزارشی اعلام کرده است که: «با سرمایه‌گذاری روی توافق هسته‌ای باید به دنبال ایجاد اصلاحات سیاسی و تداوم حمایت آمریکا از فعالان حامی ایجاد اصلاحات در ایران بود».

9-    تحلیل امریکا از وضع داخلی ایران این است که بر اساس نظر سنجی ها مردم ایران دنبال توافق ونتایج مثبت آن           ( برداشتن تحریم ها و گشایش اقتصادی ) هستند.

آنها معتقدند روحانی در بازی ایدئولوژیک و قول رفع تحریم ها توانست برنده انتخابات ریاست جمهوری باشد. او معتقد به تعامل با امریکا در همه زمینه هاست و می تواند یک دو قطبی تعامل و رابطه با امریکا ایجاد کند.

باور و تحلیل غربیها این است که رهبر ایران تحت فشار افکار عمومی ( که دنبال توافق هستند) این توافق را می پذیرد. همچنین مسئول میز ایران در سیا  تحلیل اش این است که رهبر ایران به خاطر فشار افکار عمومی نمی تواند از خطوط قرمز خود صیانت کند. ^{* 16}

*16- ترورتون ( رئیس شورای اطلاعات ملی آمریکا – جمع آوری پنهان) :

اهمیت تحولات ایران طی «10 » ماه آینده بلکه « 18 » ماه آینده ، به لحاظ اهمیت مثل دوره ابتدای انقلاب خواهد بود که اگر

مسائل و افکار عمومی ایران را در آن موقع خوب رصد می کردیم ، بهتر می توانستیم موضوع ایران را مدیریت کنیم.

مدت ها بازی بین ایدئولوگ ها تمام شده بود ، اما اکنون به نظر می رسد گفتمان و مباحث ایدئولوزیک دوباره شروع شده است .

روحانی  توانست افکار عمومی را اقناع کند که من تحریم ها را بر می دارم.

ما درخصوص ایران دچار رویه تکراری شده ایم. مادر میز ایران در وزارت خارجه و  سیا  دچار مشکل هستیم و ابزار و  روش هایمان

وجاهت عملی ندارد.

نظرسنجی ها و کارهای دیگر نشان می دهد که یک سری توقعات و تصورات در مردم ایران برای پذیرش توافق و   نتایج مثبت

احتمالی آن وجود دارد.

نظرات مسئولین بر مردم ایران اثر نافذی دارد و افکارسنجی مردم ایران جایگاه بالائی برای ما در برنامه ریزی هایمان دراین شرایط

خواهد داشت.

ما نمی دانیم افکار عمومی ایران تا چه حد  در مقابل  رهبری  است ؟

طی « 10 » ماه آینده باید بطور پی درپی افکار عمومی ایران را مورد سنجش و بررسی قرار دهیم.

ویلیامز ( مسئول میز ایران در سیا ) :

باور  و  برآورد ما این است که رهبر ایران این توافق را می پذیرد ، چون افکار عمومی به شدت مشتاق است.

اگر نپذیرد ، کشور دچار بحران می شود.

سؤال مهم این است که آیا رهبری به خطوط قرمزی که تعیین کرده ، وفادار می ماند یا نه ؟

تحلیل ما در سیا این است که به خاطر فشار افکار عمومی و موج ایجاد شده ، ایشان نمی تواند از خطوط قرمز خود صیانت و دفاع

کند.ما عمدأ کاری کردیم تا خطوط قرمز رهبری تقریبأ همه اش به نوعی در توافق لحاظ نشود  !

لذا امریکائیها امید دارند که به کمک یک اقلیت از نخبگان و دولتمردان که معتقد به عادی سازی رابطه با امریکا هستند افکار عمومی را خواستار  عادی سازی رابطه با امریکا نمایند( جهت بهبود وضع معیشت و امنیت) ^*17

10-تحلیل امریکائیها این است که ایران در حال گذار است و لذا با اثر گذاری روی محاسبه دولتمردان و روی افکار عمومی ( با روشهای فرهنگی و غیره ) می توانند در آینده ایران را با خود همسو و در آن نفوذ نمایند. ^{* 18}

1.      اهداف جمهوری اسلامی در منطقه

1-    صدور الگوی انقلاب اسلامی(نه شرقی –  نه غربی) و مردمسالاری دینی به ملتهای مسلمان منطقه و مستضعفین دنیا

2-    مقابله با نظم آمریکایی که بر مبنای سلطه­گری، سلطه پذیری استوار است

3-    ایجاد امنیت پایدار برای نظام جمهوری اسلامی بر اساس الگوی بازدارندگی 

2.      راهبردهای جمهوری اسلامی ایران

1-   حفظ و ارتقاء قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی در مقابل رژیم اشغالگر قدس ، زیاده خواهی های آمریکا  و متحدین منطقه­ای آمریکا ( موشکی، حمایت از حزب الله و حماس و ... )

2-    حفظ اتحاد و انسجام داخلی در مقابل آمریکا

3-   ایجاد نظم جدید در خاور میانه با محوریت اسلام انقلابی ( اسلام مخالف تحجر، سکولاریسم، رژیم اشغالگر قدس و آمریکا )

4-    استمرار حمایت از محور مقاومت و مخدوش کردن امنیت رژیم اشغالگر قدس و ایجاد امنیت برای نظام جمهوری اسلامی و محور مقاومت

5-    ممانعت از حضور و نفوذ آمریکا در جمهوری اسلامی

6-    مدیریت ارتباط با کشورهای منطقه و جلوگیری از قطب­بندی های منطقه­ای مطلوب آمریکا